| ||
با سلام
همکار گرامی جناب دکتر دیاری؛ با پیشنهاد شما در بند هفتم موافقم و در صورت اجرایی شدن انتقال جناب دکتر شاکر، مناسب است دانشکده و گروه از خدمات و کوششهای علمی ایشان، قدر دانی نماید.
مؤدب
مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه قم [ یکشنبه 93/11/26 ] [ 6:41 صبح ] [ مدیر ] [
نظرات () ]
ضرورت بزرگداشت مقام علمی استاد ارجمند جناب آقای دکتر شاکر
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
بسمه تعالی
با اهدای سلام...
روز دوشنبه هفته جاری مؤرخ 20 بهمن ماه 1393، همکاران محترم گروه علوم قرآن برای تبادل نظر درباره مسائل جاری گروه و نیز بررسی طرحهای دانشجویان دکتری و ارشد گردهم آمده بودند؛ یکی از مسائل مطرح در این نشست، نامهای از دانشگاه خوارزمی بود؛ رئیس دانشگاه خوارزمی از رئیس دانشگاه قم درخواست میکند تا نظرش را درباره تقاضای انتقال جناب آقای دکتر محمد کاظم شاکر از جمع دانشگاهیان قم و پیوستن به اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی اعلام دارد؛ نامه با پاراف ریاست محترم به دانشکده الهیات و سپس به گروه فرستاده میشود؛ آقای دکتر شاکر با اصرار از مدیریت محترم گروه میخواهد تا هرچه سریعتر نظر موافق خود را اعلام نماید و مدیر گروه پس از گفتگو با در نظر گرفتن شرایط خاص و غبطه متقاضی بیدرنگ اقدام میکند؛ لکن معاون محترم دانشکده مجددا از ایشان میخواهد تا اعضای گروه نیز در جریان قرار گیرند و نظر آنان نیز لحاظ گردد؛ بحثهای مختلفی از سوی همکاران ارجمند در موافقت و مخالفت با رفتن استاد گرامی جناب آقای دکتر شاکر در میگیرد و نهایتا با توجه به موقعیت ایشان و پایفشاری بر انتقال به هر قیمتی، از مدیر محترم خواسته میشود تا ضمن اعلام تأثر فراوان از هجرت آقای دکتر شاکر از دانشگاه قم به دانشگاه خوارزمی و گرامیداشت مقام علمی وی با درخواست ایشان موافقت شود؛ مسلما آقای دکتر شاکر برای رسیدن به چنین عزم و اقدامی، مسیری طولانی طی کرده است که ما از بسیاری از چیزها بیخبریم! اما سرِّ اینکه بنده این ماجرا آری این ماجرا! را قدری با آب و تاب نقل نمودم، این است که میخواهم درباره آن چند جملهای با همکاران ارجمند دانشگاهی سخن بگویم:
1. اینکه چرا و به چه علت جناب آقای دکتر شاکر و برخی از همکاران دیگر در اندیشه هجرت به پایگاه علمی دیگری در کشور هستند، مسألهای مهم و درخور تأمل است که باید درباره آن بهطور جداگانه به بحث و گفتگو پرداخت و علل و آسیبهای آن را به نحو جدی و ریشهای بررسی و تحلیل نمود.
2. اینکه بهرغم مفاد آییننامه فعلی مدیریت دانشگاهها- همه عزل و نصبها انتصابی است و گروههای آموزشی هیچگونه نقشی در جذب و یا دفع اعضای هیأت علمی جدید و نیز انصراف و یا استعفای همکاران علمی گروه ندارند- چرا و به چه مناسبت در این مورد از گروه نظرخواهی میشود، جای تأمل دارد! خوشبینانهترین وجه آن، این است خواستهاند بار مسؤولیت رفتن عضو باسابقه گروه را بر عهده مدیر و یا همکاران گروه بیندازند و گرنه، موافقت دو رئیس دانشگاه قم و خوارزمی برای خاتمه دادن به این درخواست، کافی بود.
3. نزدیک به بیست سال است که آقای دکتر شاکر با دانشگاه قم همکاری آموزشی، پژوهشی و اجرایی دارد؛ خدمات ارزشمند ایشان در عرصه تدریس و تربیت و راهنمایی دانشجویان، تدوین و تألیف آثار علمی و پژوهشی و تلاش در راستای ارتقای جایگاه دانشگاه قم با احراز رتبه استاد تمامی و استاد نمونه کشوری، موجب افتخار و مباهات همکاران گرامی و همه دانشگاهیان و دانشجویان دستپرورده ایشان است و هرگز نام و یاد ایشان از خاطره ما فراموش نخواهد شد.
4. اینجانب به سهم خودم از رفتن ایشان آن هم با کوله باری سنگین از اندوه و نامهربانی از سوی مقامات رسمی دانشگاه قم و محروم شدن دانشگاه و دانشکده الهیات و گروه علوم قرآن و بهویژه دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری از خرمن دانش و معرفت و تجربیات فراوان علمی ایشان، اظهار تأسف و از خداوند کریم و منان، تندرستی و کامیابی روزافزون ایشان را مسألت مینمایم.
5. از مسؤولان محترم دفتر نظارت و ارزیابی و دیگر مقامات دانشگاه تقاضا دارم تا از نظر مقررات و ضوابط آموزش عالی بررسی نمایند آیا بهرغم موافقت کمیته منتخب دانشکده الهیات و پیگیریهای مکرر مدیر محترم گروه میتوان با پایه ترفیع سالانه استاد محترم آقای دکتر شاکر را به بهانه چند ساعت کسری حضور در یک یا دو ماه از سال مخالفت نمود؟ بنده بهعنوان عضوی از گروه و نیز کمیته ترفیع دانشکده (در گذشته)، با توجه به سوابق درخشان علمی و پژوهشی ایشان و انجام وظایف محوله آموزشی در سنوات پیشین این امر را اجحاف و ستمی آشکار به حق طبیعی و مسلم ایشان میدانم.
6. بدون تردید رفتن آقای دکتر شاکر برای دانشگاه قم خسارتی جبرانناپذیر است؛ باید سالها سرمایهگذاری، تلاش و صبر کرد تا عضوی از اعضای هیأت علمی این مراتب علمی را طی کند تا بهره علمی لازم از وی برده شود؛ به گفته حکیمانه سعدی «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی»! گفته نشود ایشان در این اواخر به حداقل واحدهای موظفی بسنده میکردند و رفتن ایشان، چندان خللی بهبار نمیآورد! از نظر بنده، صرفِ حضور فیزیکی اندک یک استادتمامِ بانشاط علمی در یک مجموعه دانشگاهی و راهنمایی و مشاوره دانشجویان و انتقال تجربیات خود به آنان برای اصرار بر ماندن و هزینه کردن برای سرمایه علمی، بسیار مغتنم، باارزش و موجه مینماید.
7. بهجاست لااقل گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث و دانشکده الهیات و معارف اسلامی به پاسِ خدمات طولانی ایشان مراسمی با عنوان «تکریم جایگاه علمی استاد ارجمند» و تودیع صمیمانه با ایشان برگزار گردد و از وی خواسته شود تا حد امکان همکاری علمی خود را با دانشگاه قم تداوم بخشد دیاری- 931124 [ یکشنبه 93/11/26 ] [ 6:27 صبح ] [ مدیر ] [
نظرات () ]
بسم الله الرحمن الرحیم الإمامُ العسکریُّ علیه السلام: لا یَعرِفُ النِّعمَةَ إلّا الشاکِرُ، و لا یَشکُرُ النِّعمَةَ إلّا العارِفُ. [قدر] نعمت را نشناسد مگر سپاسگزار، و شکر نعمت نگزارد مگر آن که [قدر] نعمت را شناسد. اگرچه دانشگاه قم و دانشگاه های مستقر در قم از وجود استاد شاکر محروم شدند ولی دکتر شاکر، هر کجا باشد، منشأ اثر خواهد بود. خدا را شاکرم که در دو مقطع ارشد و دکتری شاکرِ درسهای آموزنده دکتر شاکر بودم. در مقطع ارشد زبان تخصصی به ما بی زبان!ها تدریس کرد و در دکتری مستشرقان را به ما شرقی ها آموخت. بنده از رفتار و شیوه های آموزشی و اخلاقی ایشان بیش از جزوه های درسی شان آموختم بنابر این فهرستی از آموخته هایم را بیان میکنم: 1. علاقه به قرآن: دکتر شاکر نسبت به قرآن علاقه خاصی دارند و این علاقه را در شروع کلاس و یا در دفاع از قرآن به خوبی نشان می دهند. 2. جدیت در تدریس: در مقطع ارشد برای گروهی زبان تخصصی تدریس میکرد که واقعا از زبان فرق t را با «تِی کشیدن» نمیدانستند و ایشان آنچنان جدی سخن میگفت که وصف ناشدنی بود و با همین رویه توانستند، دوستان را به کار جدی وادار کنند. 3. وفاداری به سرفصل ها: دکتر شاکر نسبت به سرفصل های مصوب، شدیدا وفادار بود و چنانچه مجبور می شدند که برای رعایت حال مخاطبان متن دیگری را تدریس کنند، حتما دلیل آن را بیان می کردند. 4. تنوع در کلاسداری: ایستادن، نشستن، نوشتن بر روی وایت برد، تاکید بر برخی حروف مهم، حرکت دستها همگی سبب می شد تا درس استاد شاکر با شادابی خاصی همراه باشد. 5. بهره گیری مناسب از تجربه ها: دکتر شاکر از فرصت های مطالعاتی انگلیس و آمریکا، اندوخته های فراوانی داشت و بدون چشمداشت برای دانشجویان بازگو می کرد و خود نیز به کار می بست – بماند که همین بازگویی ها گاه برایش دردسر ساز هم شد – خاطره ارائه یکی از دعاهای صحیفه سجادیه در نشست انگلیس همچنان برایم شیرین است. البته خاطره ای هم از قهوه خوردن در کانادا یا آمریکا داشتند که بنده هم از آن بهره مند شدم. بماند. 6. معرفی سر نخ های پژوهش: تمام شاگردان دکتر شاکر بر این نکته صحه خواهند گذاشت که دکتر، خلأهای پژوهشی در درس مورد نظر را بسیار شفاف بیان می کند تا چنانچه دانشجویی علاقمند به تحقیق یافت شود – که کمتر یافت شود_ بتواند همان سر نخ را ادامه دهد و ریسمان تحقیق را محکم سازد. 7. ارجاع های هدفمند: دکتر شاکر برای معرفی تحقیقات جدید، بسیار هدفمند عمل می کنند و دانشجو را در دریای مطالب رها نمی کنند، بلکه دقیقا مسئله را می شناسد و مطابق با مسئله، کتاب، جلد و صفحه را معرفی می کند. 8. استفاده از مقالات: شیوه دکتر شاکر در دکتری معرفی مقاله بود و همان مقالات و نقد آن ها منبع آزمون قرار می گرفت. این شیوه یعنی به روز بودن اطلاعات استاد که دانشجو هم در پی استاد به روز و ذهن دانشجو با نقد کردن مأنوس می شد. 9. استفاده از امکانات نوین: بهره گیری از ارتباطات سریع مانند ایمیل کردن مطالب برای دانشجو از ویژگی های استاد شاکر است. ایشان مقالات را به ایمیل دانشجویان می فرستاد و پاسخ تحقیقات را هم از همان طریق می طلبید. اگرچه این شیوه را برخی دیگر از استادان مانند دکتر نکونام هم دارند ولی بنده این روش را از دکتر شاکر آموختم. 10. پای بندی به سنت ها: دکتر شاکر را در بازگشت از مکه، درگذشت اقوام نزدیکش و یادکرد از برادر شهیدش بسیار سنتی یافتم و این خصوصیات دکتر هم برایم زیبا بود. امیدوارم دکتر شاکر عزیز این «تلک عشرة کاملة» را بخوانند و این کمترین شاگرد را حلال بفرمایند و اگر نقصی در شاکر بودن بنده هست، مقصر استاد است که: قدرِ استاد نکو دانستن/ حیف استاد به من یاد نداد احمد غلامعلی عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث [ شنبه 93/11/25 ] [ 10:35 عصر ] [ مدیر ] [
نظرات () ]
با عرض سلام
بنده این افتخار را داشتم که یک ترم شاگرد استاد آقای دکتر شاکر باشم. خاطره ای از جلسه اول آن کلاس دارم. یادم هست که همان جلسه اول من و یکی دیگر از دوستان در حدود 10 دقیقه به کلاس دیر رسیدیم آن هم به این دلیل که از تهران می آمدیم و کلاس هم ساعت 8 بود. بنابراین عذرمان تقریباً موجه بود. با این حال پس از ورود به کلاس آقای دکتر شاکر با ما تندی کردند و به قول معروف گربه را پای حجله کشتند!
آن روز من کمی از ایشان دلخور شدم. آخر دانشجوی دکتری دیگر تحمل درشتی و تندی را ندارد. بویژه اگر سن و سالی از او گذشته باشد و سر پیری هوس طلب علم به سرش زده باشد!
اما جالب اینجاست که در جلسات بعد وقتی اخلاق و منش بزرگوارانه ایشان را دیدم و مقام بالای علمی ایشان را لمس کردم، کم کم آن کدورت از ذهن و دلم پاک شد و دریافتم که آن برخورد تند هم نتیجه ی یکی از سجایای اخلاقی ایشان یعنی نظم و ترتیب و وجدان کاری است.
ایشان معمولاً رأس ساعت مقرر کلاس را شروع می کردند و کمتر میشد که کلاس ایشان زودتر از 2 ساعت به پایان برسد! ایشان برای مخاطب قرار دادن هر یک از دانشجویانش صفت «عزیز» را به کار می بردند. مثلاً آقای فلانیِ عزیز! ایشان وسواس خاصی داشتند که تمامی مطالب مقرر در کلاس مطرح شود. و وقتی دیدند که چند جلسه به خاطر تعطیلات غیرمترقبه تعطیل شد، تمامی آنها را با جلسات فوق العاده جبران نمودند. همه اینها را اضافه کنید به شوخ طبعی در کلاس به گونه ای که با پایان دو ساعت کسی احساس خستگی نمی کرد.
خداوند امثال ایشان را فزونی دهد و ما را شاکر نعمتهایی مانند ایشان قرار دهد. ان شاء الله هر کجا هستند شاد و تندرست و موفق باشند.
[ شنبه 93/11/25 ] [ 3:48 عصر ] [ مدیر ] [
نظرات () ]
با سلام
پس شنیدن خبر هجرت استاد فاضل و عزیز دکتر شاکر بر خود لازم دانستم ضمن ابراز مراتب تأسف و تأثر خود برای دانشگاه قم، چند سطری را در تجلیل از مقام علمی و اخلاقی ایشان بنویسم تا به تأسی از روایت: ( من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق) شاکر درگاه خداوند منان بر نعمت استفاده از محضر این استاد واقعا تمام! باشم. هر چند که تجلیل از ایشان توسط چون منی در این سطور نگنجد که فرمود: (من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا):
1- ایشان با وجود تسلط بر مباحث و نظریات مختلف حوزه علوم قرآن و حدیث به ویژه خاورشناسان و مطالعه مقارن و تطبیقی قرآن و عهدین، الگوی تواضع و خاکساری هستند. و بنده چه درسها که از این منش ایشان نیاموختم.
2- ایشان دارای نظرات بدیع و منحصر به فرد در موضوعات مختلف علوم قرآنی هستند که به دور از هیاهو و جنجال و به طور مستدل و با نهایت ادب و احترام، نظرات خود را تقریر و بیان می نمایند. و استفاده ای که حقیر در کلاس درس وی از این نقطه نظرات و شیوه بیان آن ها، بردم وصف نشدنی است.
3- از نکات جالب توجه در کلاس ایشان آغاز کلاس با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید است که طروات و معنویتی خاص به کلاس می بخشید و جالب تر آنکه وی بسان استادی تمام عیار نکات تجویدی و وقف و ابتدا را متذکر می شدند و بنده نیز از تذکرات ایشان بی نصیب نماندم
4- درِ اتاق ایشان همیشه به روی دانشجویان باز بود و بنده به شخصه در طول دوره ارشد مشاوره های مختلف و بسیار سودمند و دلسوزانه ای از ایشان دریافت کردم با وجود این که ایشان رسما نه استاد راهنمای بنده بودند و نه استاد مشاور.
نکته آخر اینکه اطمینان دارم ایشان هر جا که باشند منشأ خیرات و برکات خواهند بود ولی متأسفانه دانشگاه قم، این مأمن طالبان معارف دینی و قرآنی، از این برکات محروم خواهد شد.
در اتنها توفیق روز افرزون استاد فرزانه جناب آقای دکتر شاکر را از درگاه احدیت مسألت دارم.
25/ 11 /1393
جاسم دریس
دانشگاه تربیت مدرس [ شنبه 93/11/25 ] [ 5:59 صبح ] [ مدیر ] [
نظرات () ]
|
||