سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمایش تصویر در وضیعت عادی


 
قالب وبلاگ
به نام خدا و با سلام
این وبلاگ برای بزرگذاشت مقام علمی و شاگردپروری استاد محمد کاظم شاکر یک وبلاگ گروهی راه اندازی شده است و آنانی که شاگرد ایشان بودند یا با آثار ایشان آشنایند، می توانند، هر خاطره و تجربه و نکته آموزه ای که از تدریس ها و راهنمایی ها و آثار ایشان دریافتند، به منظور سپاسگزاری از زحمات علمی ایشان منتشر کنند.
در این خصوص تقاضا می شود:
اولاً، نظرها و پیشنهادهای خود را راجع به این مطلب منعکس فرمایید.
ثانیاً، دوستانی که تمایل دارند، عضو این وبلاگ شوند و مطلب خود را در آن انتشار دهند، یادآور شوند.
ثالثاً، کسانی که تمایل به عضویت در وبلاگ را ندارند، لااقل در حد یک پاراگراف درباره ایشان مطلبی را بفرستند تا در وبلاگ منتشر شود.
ارادتمند دوستان

[ یادداشت ثابت - جمعه 93/11/25 ] [ 2:8 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

به نام آن که جان را فکرت آموخت

استاد ارجمند و دوست گرانمایه جناب آقای دکتر نکونام 

سلام علیکم

چندی پیش برای حقیر صفحاتی را به عنوان تقدیر، از سوی عزیزانی که دانشجوی اینجانب بوده اند، منتشر کردید. من واقعا غافلگیر شدم و هنوز هم نمی دانم که چگونه باید از شما و آن عزیزان تشکر کنم. گرچه زبان و قلم من عاجز است از تشکر شایسته و بایسته، اما این چند سطر را می نویسم به عنوان «پاسخی کوتاه به رسم یادگار، برای محبت های ماندگار». حقیقت آن است که از سطر سطر، بلکه کلمه به کلمه نوشته های آن عزیزان درس گرفتم. فکر نمی کنم که آنها در دوره دانشجویی شان از من اینقدر یاد گرفته باشند. بنابراین آنها استادان من و من دانشجوی یکایک آنها هستم.

خدا می داند که من همیشه دانشجویان عزیزم را به اندازه فرزندان عزیزم دوست می داشته ام و دوست می دارم؛ اما متأسفانه می بینیم که در این دانشگاه کسانی زمام امور استادان و دانشجویان را در دست گرفته اند که برخوردهایشان سبب می شود که من نتوانم با عشق به کارم ادامه دهم و ترس آن دارم که دانشجویان عزیز در دلشان کدورتی نسبت به من و امثال من پدید آید، از این رو، تصمیم گرفتم و در این تصمیمم بسیار جدی هم هستم که به همکاری خود با این طایفه دانش سوز خاتمه دهم. اما متأسفانه آنها که ما را نمی خواهند، می خواهند ما در جای دیگری هم نتوانیم موفق باشیم؛ می خواهند ما را در این دانشگاه به زور نگه دارند تا در آتشی که برافروخته اند بسوزانند و شاهد بر باد رفتن خاکسترمان باشند. از همه عزیزان می خواهم که این دانشجوی کوچک خودشان را از دعای خیر محروم نفرمایند و از خداوند زمینه خلاصی ما را از وضعیت موجود مسئلت دارند.

اللهم لاتسلط علینا من لا یرحمنا

ارادتمند شما و همه آن عزیزان،

 

محمد کاظم شاکر


[ سه شنبه 93/12/12 ] [ 10:59 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته

با خبرشدیم که استاد دانشگاه قم جناب اقای استاد شاکر(کرم الله وجهه) قرار است از جمع دانشگاه قم خداحافظی کرده و به دانشگاه خوارزمی  مهاجرت کند.دانشگاه قم چه رفتاری با این استاد داشته که قرار است این استاد دانشگاه با 19سال سابقه تدریس در این دانشگاه اینجا را ترک کند؟ به جرأت می توان گفت استاد شاکر مرد شماره یک پاسخگویی به شبهات بین اسلام و مسیحیت و یهودیت است. اگر حضرت آیت الله سیدعلی میلانی رئیس بنیاد امامت و نیز آیت الله دکتر قزوینی مدیر شبکه جهانی ولایت مسؤول پاسخگویی به شبهات بین فریقین و وهابیت هستند، استاد شاکر نیز مسؤول پاسخگویی به شبهات بین اسلام و مسیحیت و یهودیت می باشد.چرا ایشان باید از دانشگاه قم خدا حافظی کند؟ به طور قطع، می توان گفت: اگر استاد شاکر دانشگاه قم را ترک  کند، رتبه علمی دانشگاه قم کاهش پیدا می کند. بنده خود هم در ترم قبل(ترم اول) و هم در ترم دوم ارشد افتخار شاگردی استاد شاکر را دارم و حقیقتاً ماشاء الله سطح علمی استاد بسیار بالا است و رفتن ایشان از دانشگاه قم در حقیقت ضایعه ای بس بزرگ برای دانشگاه قم می باشد که تا چندین سال جبران ناپذیر است.

اللهم احفظ استاذنا الدکتور محمد کاظم الشاکر (کرم الله وجهه)..

دانشجوی ارشد تفسیر و علوم قرآن

علی احمدی ویسی راد


[ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 9:46 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]
طالب لعل و گهر نیست، وگرنه خورشید / همچنان در عمل معدن و کان بود که بود
*****
با عرض سلام و ادب حضور استاد فرهیخته دکتر نکونام و دانشجویان عزیز
من دوره ارشد و دکتری را در دانشگاه قم بوده‌ام. اولین درس- کلاس دوره ارشد را در خدمت استاد شاکر بودم و اکنون هم در حال اتمام رساله دکتری خود تحت راهنمایی عالمانه ایشان هستم، بنابراین از فرهیختگی علمی استاد در تمام مراحل تحصیل خود در این دو مقطع اندوخته‌ها کسب کرده‌ام و از این بابت خدا را شاکرم.
کلاس‌های درس ایشان به راستی سرشار از بار علمی است، این کلاس‌ها فقط انتقال اطلاعات نیست، بلکه آموزش یک نحوه تفکر است. جدیت و عشق ایشان در کار تدریس بی‌نظیر است و قابل تحسین و شایسته تقلید.
سخاوت و بلند طبعی ایشان در همراهی با دانشجو در امر پژوهش بر هیچ یک از شاگردانش پوشیده نیست.
افزون بر همه اینها ویژگی اخلاقی‌ای که استاد را از نظر من کیمیا کرده است، صداقت اوست که در مقابل صفت ناپسند سیاست که این روزها افتخار خیلی ها شده است، گوهری گرانبها است. خود را از توصیف صداقت ایشان قاصر می‌دانم ولی آن را با تمام وجود حس کرده‌ام. یکی بودن گفتار و کردار، از او شخصیتی قابل اعتماد ساخته است. افزون بر این استاد شجاعت قابل تحسینی در دفاع از حق دارد که آن هم کم نظیر است.
ویژگی‌های علمی و اخلاقی استاد از ایشان شخصیتی محترم و محبوب ساخته است که این محبوبیت نیست، مگر به توفیق و یاری خداوند، پس برای ایشان از درگاه خداوند دانا، فرجامی نیک و سعادتمندانه در در دنیا و آخرت خواستارم.
به هر منزل که رو آرد خدا را / نگهدارش به لطف لایزالی
انسیه عسگری
دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه قم

[ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 10:16 صبح ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

این بنده کمترین، به نوبه خود، ازهمه  سروران گرامی و دوستان بزرگواری که در کار نیک تقدیر از استاد گرانمایه مان؛ جناب آقای دکتر شاکر، یاری رسانده اند - به ویژه استاد گرامی و مهربانم؛ جناب آقای دکتر نکونام - سپاسگزارم.

از نخستین روز راه اندازی این وبلاگ، وسوسه شدم تا من نیز، در همین راستا، چند کلمه ای که به ذهن ناتوانم می رسد را  بگویم. سخنانی برای گفتن داشتم؛ امّا بر زبان آوردن آنها را چندان به جا نمی دانستم. کمی که گذشت، تصمیم گرفتم که آن سخنان بی سر و ته را بگویم؛ و از کنار بازگویی سپاسگزاری ها و حقّ شناسی ها، به آرامی بگذرم! شاید این سخن بنده، کمی شگفت انگیز باشد که؛ تقدیر از دکتر شاکر را - اگرچه لازم، امّا - هرگز کافی نمی دانم.

برای این بنده - که دوره کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه علاّمه طباطبایی گذرانده ام - دیدن بی مهری هایی از این دست، متأسّفانه کمی عادّی شده است!... این بنده کمترین، که خود را خاک پای همه دانشجویان گرامی و استادان بزرگوار الاهیّات، و به ویژه رشته علوم قرآن و حدیث می دانم، در اینجا می خواهم این پرسش جدّی را مطرح کنم که؛ آیا یادآوری خاطرات مان از استاد شاکر، کافی است؟ آیا دکتر شاکر، نیازمند سپاسگزاری های ما هستند؟! بازگویی این خاطره ها، چه سودی برای ما و ایشان دارد؟ اگر... اگر ما همان باشیم که هستیم، و ایشان نیز همان باشند که بودند؛ «تنها»! آری: «تنها»!! من خاطرات فراوانی از دکتر شاکر دارم، که بازگویی آنها خود مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. خوب، که چه؟!...

همه می دانیم که دکتر شاکر، انسانی وارسته، منظّم، سختکوش، و پارسا هستند. شاید کمتر کسی ایشان را هنگام خواندن نماز ظهر اوّل وقت - البتّه به تنهایی، آن هم در دفتر کارشان! - دیده باشد. امّا من دیده ام!... خوب که چه؟! بگذارید منظورم را به سادگی بیشتری بیان کنم؛ هم? ما می دانیم که دکتر شاکر، استادی "متفاوت" بود. امّا این تفاوت، در چه بود؟ در وارستگی؟ ایمان؟ اخلاق؟ انضباط؟ سختکوشی؟ مهربانی؟... ؟! آیا هیچ استاد وارسته، منضبط، سختکوش، پارسا و اندیشمند دیگری را تجربه نکرده ایم؟ بی گمان چرا! پس آیا می توانیم بگوییم؛ دکتر شاکر هم یک استادی مانند بقیّه بود؟ نه! امّا چرا؟ مسأله از چه قرار است؟ دکتر شاکر چه چیزی داشت و دارد، که اینگونه و این اندازه متفاوت در دل ما جا گرفته است؟

من در این مجال کوتاه، نمی خواهم برای این پرسش، پاسخی فراهم سازم. تنها می خواستم طرح پرسش کنم! امیدوارم دوستان بزرگوارم، در این باره مطالب را بفرمایند تا همگی بهره بگیریم... امّا یک نیمچه پاسخی هم خودم دارم، که نمی دانم تا چه اندازه برای دوستان قانع کننده است، امّا دل را به دریا می زنم و می گویم: دکتر شاکر،

1- به چیزی که می گفت، باور داشت؛ امّا به "هر چیزی" باور نداشت!

2- "دنبال حقیقت" بود؛ یعنی خود را "جویای" حقیقت می دانست؛ نه "مالک" آن!

3- در این راه، هر چه دلتان بخواهد؛ آزاده بود...

اکنون می خواهم این نتیجه کوچک را از این سخنان دست و پا شکسته خود بگیرم که؛ دکتر شاکر، "انسانی باز و گشاده" بود. سپس این پرسش مهمّ را پیش می کشم؛ آیا ما نیز، چون او هستیم؟! ما که افتخار شاگردی او را داشته و داریم، تا چه اندازه می کوشیم که مانند او "جویای حقیقت" باشیم؟

دکتر شاکر، امروز از دانشگاه قم، فردا از دانشگاه خوارزمی، و پس فردا - همچون هر کس دیگری - از این دیار ناپایدار خواهند رفت. آنچه از وی و اندک یارانش - که جویای حقیقت اند، و افسوس که در میان ما علوم قرآن و حدیثی ها، شمارشان فراوان نیست! - به جا خواهد ماند، همین حقیقت جویی در حوزه تخصّصی بسیار مهمّ و راهبردی رشته علوم قرآن و حدیث است. اگر ما، همین باشیم که هستیم، دکتر شاکر و دکتر شاکرها، همیشه ناگزیر از کشیدن بار سنگین تنهایی هستند. امّا اگر می خواهیم که دکتر شاکرها دمی بیاسایند، تنها نباشند؛ فراوان شوند و بدخواهانشان اندک؛ ما نیز باید همچون ایشان شویم. امّا آیا اینگونه هستیم؟ آیا حاضریم برای بالابردن دانش تخصّصی خود، عازم گلاسکو و ویرجینیا شویم؟ آیا حاضریم که بدین گونه، حقیقت را - ولو نزد نامسلمان باشد! - جویا باشیم؟ آیا ذهنی گشاده، و رویی باز و لبی خندان داریم؟! آری... دکتر شاکر، بخشی از وجود خودِ ماست. امّا بگذارید این را هم بیافزایم که؛ آنها که تحمّلش نکردند هم، بخش دیگری از وجود خودِ ما هستند!! امروز، این بخش وجود ما، بر آن بخش وجود ما چیره شد، و آن بخش وجود ما مجبور به هجرت... امّا فردا چطور؟ هجرت دکتر شاکر، اگر درسی باشد برای تک تک ما - که می توان دانشجوی علوم قرآن و حدیث بود، امّا کمی متفاوت تر! - آنگاه سرآغاز راهی دیگر و متفاوت تر خواهد بود، راهی که تا کنون نرفته ایم! امروز، دکتر شاکر و دکتر شاکرها، در این دیار، غریب و تنهایند، و البتّه که مسئول تنهایی امروز ایشان، ما نیستیم. امّا فردا چطور؟ اگر می خواهیم که فردا، آبستن دکتر شاکرها باشد، دکتر شاکرهایی که دیگر تنها نیستند، باید تصمیم بگیریم که در وجود خود، به عنوان دانشجویان و پژوهشگران علوم قرآن و حدیث، دگرگونی هایی پدید بیاوریم. آری... این هجرت، تنها بهانه ای است برای ما... تا دگرگون شویم!

کار ما

شاید این است

که میان گل نیلوفر و قرن

پی آواز حقیقت، بدویم...

در پایان، از استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر شاکر - که از ژرفای احساسات این بنده کمترین نسبت به خود، آگاهی دارند - پوزش می خواهم که به جای تقدیر و تشکّر از زحمات بی پایان شان، این سخنان بی سر و ته را تقدیم نمودم. همیشه آرزومند تندرستی و بهروزی و شادکامی شان بوده، هستم و خواهم بود

ارادتمند همیشگی و مفتخر به شاگردی شان

س. ر. شفیعی

1393/11/29 


[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 11:10 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

با سلام و تشکر از استاد بزرگوارم دکتر نکونام 

 با اظهار تاسف و حسرت از هجرت استاد گرانقدر دکتر شاکر از دانشگاه قم و تبریک به دانشگاه مقصد

بنده در ارشد با ایشون درس قران و عهدین و در همین ترم در دکتری تفسیر تطبیقی، بررسی آرا متفکران را دارم، وقتی خبر رفتن ایشون رو از دانشگاه با اطلاع رسانی به موقع استاد نکونام شنیدم ناراحت و نگران از اینکه نکنه ما این ترم هم از ایشون محروم بشیم، برا همین بنده و دوستان تصمیم گرفتیم که تو کلاس مطرح کنیم و از ایشون بخواهیم که ما را از وجود پر بارشون در این دانشگاه محروم نکنند و یا حداقل این درسمون با ایشون حذف نشه؛ اما ایشون تصمیم جدی بر رفتن داشتن و فقط قبول کردن که ما را از کلاس  این ترم  بهره مند کنند. وقتی انسانی چیزی رو از دست میده بیشتر قدرشو میدونه من این ترم وقتی تو کلاش استاد میشینم خیلی خیلی متفاوت از کلاس زمان ارشدم هست و چون میدونم ایشون دیگه این دانشکاه نخواهند بود هر لحطه اظهار تأسف دارم. ولی ایشون با انرژی بالایی که برای تدریس دارن مخصوصا تو نفد نطریه ها، شادی کلاس رو حفظ میکنن. 

خاطره ای از دکتر شاکر در روز مصاحبه دکتری   

بنده تو مصاحبه دکتری وقتی دکتر دیاری ازم پرسیدن مدرک زبان دارین؟ من گفتم نه من زبان ندارم. دکتر شاکر با لبخندی گفتن زبان که  دارین، مدرک زبان ندارین!

با آرزوی موفقیت برا اساتید بزرگوار و گرانمایه دکتر شاکر و دکتر نکونام در هر کجا که باشن و خوشا به حال کسانی که به موقع قدر بدانند و شاکر باشند و با ناسپاسی نعمت الهی را ازدست ندهند.

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (خدا وضع هیچ مردمی را عوض نمی کند مگر آنکه خود آنها وضع نفسانی خود را تغییر دهند.)

و ضرب الله مثلا قریة کانت امنة مطمئنة یاتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف (خدا مثل زده شهری را که امن و آرام بود و ارزاق از همه جا فراوان به سوی آن حمل می شد ولی نعمتهای خدا را ناسپاسی کرد و از آن پس خدا گرسنگی و نا امنی را از همه طرف به آن چشانید)

یاس کبود

دانشجوی دکتری دانشگاه قم


[ سه شنبه 93/11/28 ] [ 10:50 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

با اهداء ادب و سلام

از شنیدن خبر محرومیت دانشگاه قم از فضل وجود استادی فرهیخته و عالمی وارسته  در فصل بازگشایی دومین نوبت  آموزشی دانشگاه ها و آغاز ترنم علم و دانش، شوق ستیزانه و البته تأمل برانگیز است و در راستای حرکت جمعی دانشجویان و دانشگاهیان  و با فراهم نمودن فرصتی که به همت  ستودنی جناب دکتر نکونام برای سخن با ایشان پی ریزی گردیده استفاده کرده و اگر به سهم خود وظیفه ای داشته باشم  دو سخن دارم: یک با دانشگاه قم و دو با حضرت استاد.

اما دانشگاه محترم قم  که گرانسنگی نام خود را از علم، معرفت، حکمت، اندیشه، تفکر و اخلاق علمی و عملی عالمان و علم آموزان خود بر گرفته است البته که نکوداشت زیت فکر، شموخ همت و رسوخ درایت جناب دکتر شاکر که خود نکودولتی در دانشگاه قم بوده است بر او فرض است. چرا که سال ها از منبع زلال ایمان، معرفت، تعهد و دانش وی سیراب گردیده و بویژه فضل وجود او در گروه علوم قرآن و حدیث و گرانسنگی وی در آموزه های اندیشه معاصر قرآن پژوهی که همواره شوق بیشتر یافتن را در جان دانشجویان برافروخته، با دارا بودن ویژگی های بی بدیل اخلاقی و رفتاری و داشتن حسن سلوک، تواضع و فروتنی، جدیت و پشتکار، ژرف اندیشی و شیدایی به خدمت و خدمتگذلری بر بضاعت افضال و حسن افکار و افعال او افزوده است، اما چرا دانشگاه محترم قم رنج ها و مرارت ها و ستمی بر شانه دانشمندانش فرو باریده که اصحاب علم و اشخاص فضل و ارباب معرفت را جز گریز از دایره ضیق او چاره ای بازنگذاشته و هجرت و هجران را بر ماندن و خدمت وانهاده است.

دانشگاهی که جایگاه رفیع خود را از فضل وجود خردورزان و عالمان یافته و بر تارک اندیشه ایشان خود را بنا نهاده است، چه زود قدر وجودشان را با صندلی خالیشان ارج نهاد و حرمان و محرومیت را به جای فرصت و حفاظت باز نشاند. گرچه پایان این چنین خدمت اساتید شما آغاز بلند پروازانه تری را نوید می دهد؛ اما مشفقانه از مسئولان دانشگاه و همکاران گروه ها خواستاریم صعود خود را در سقوط جایگاه دیگران نیابیم و هدف را اعتلا و نه قله ها بر شماریم.

خبرهای ناگوار در مضیقه بودن اندیشه های اساتید و برنتابیدن افکار مخالف و محدودیت های درسی و پژوهشی ایشان در مدت دوران تحصیل ما در آن دانشگاه ترجیع بند ترم های تحصیلی دانشجویان  بوده است و این نه بر دانشگاه سزاوار  است و نه شایسته آن مسئولان است که بسیاری شان در کنار درجات علمی خویش، حجتی بر اسلام و آیتی بر الله نام دارند. بذل مرحمت فرمایید دانشمندان ما را که عصاره اندیشه های دینی  و پیام های  معاصر جهانی اند محافظت نمایید.

اما جناب استاد دکتر شاکر گرامی!

الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون.

تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی/ دری باشد که از رحمت بروی خلق بگشایی

ان لک لاجرا غیر ممنون.

همه جای این وطن سرای شماست و کرسی تدریس شما نه به آب و خاک که به وسعت جان دانشجویان شما نهاده شده و بوی تغییر مهر ابطالی است بر ماندن در حصارها و گرفتار تکرار شدن ها.

شما هرجا که باشید آن جا را از منظر خویش تازه تر می سازید و به زیباتر سرودی خواهید سرود.

شکست بر شما چیره نیست؛ چرا که از شور علم و شوق عشق روبیته تنید و جایی را به از جای دگر، از بحر وجود خویش لبریز می کنید.

موفقیت شما آرزوی ما و سلامتیتان دعای ماست.

معصومه ریعان دانشجوی دکتری دانشگاه قم


[ سه شنبه 93/11/28 ] [ 10:19 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

به نام خداوند بخشنده و مهربان

با عرض سلام خدمت استاد نکونام و همه دوستان

بنده از خبر رفتن استاد شاکر بسیار متأسف و متأثر شدم و بر خود لازم دیدم تا از مقام این استاد قدردانی خود را هر چند در حد چند سطر داشته باشم و بسیار سپاسگذارم از استاد نکونام که همیشه بسیار از ایشان اموخته ام به خاطر این فرصتی که برای بنده فراهم کردنذ.

من در دوره کارشناسی ارشد درس قرآن و مستشرقان را با ایشان داشتم و بسیار از بار علمی بالا و دید بازشان برای بحث و کار علمی بهره بردم. از همان موقع تصمیم گرفتم تا از ایشان برای کار پایان نامه بهره ببرم و خدا را شکر با راهنمایی استاد نکونام  موضوع پایان نامه ام را بر اساس مقاله استاد شاکر با عنوان "نیاز به تفسیر قران ذاتی یا عرضی" انتخاب کردیم. لازم به ذکر است که مقاله استاد شاکر تنها منبعی بود که این سئوال در آن به صراحت مطرح و پاسخ یافته بود، لذا برای مشاوره پایان نامه از ایشان تقاضای کمک کردیم و مثل همیشه ایشان با صبر و متانت پذیرفتند. گر چه در پایان نامه بنده جوابی متفاوت از مقاله استاد شاکر به این سئوال داده شده بود؛ ولی بنده بسیار از حوصله، صبر و نقد و تحلیل های علمی ایشان آموختم. شاید یکی از بهترین خاطره های بنده از ایشان در جلسه دفاع باشد؛ چرا که با توجه به تفاوت دیدگاه مطرح در پایان نامه بنده و دیدگاه ایشان در مقاله شان، قبل از جلسه دفاع استاد شاکر به بنده فرمودند که دفاعی از پایان نامه من نخواهند داشت؛ ولی وقتی دیدند که داوران در طی پرداختن به نقد پایان نامه محاسن ان را کمرنگ کرده اند سریعا شروع به دفاع از نقاط مثبت پایان نامه بنده کردند و حتی نمره کامل را لحاظ فرمودند.

وقتی می خواهیم اوج احساس خود را بیان کنیم ناکارامدی کلمات بسیار آزارمان می دهد. ولی بسیار قدردان استاد شاکر هستم و از صمیم دل دعا گوی ایشان و تمام اساتیدی هستم که موجبات رشد و تعالی بنده را فراهم نمودند. امیدوارم ایشان در هر کجا باشند موفق و مورد رضای الهی باشند.

با تشکر فراوان 

زکیه جوانمردزاده


[ سه شنبه 93/11/28 ] [ 9:33 صبح ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

باسلام
بسیار متاسف شدم از خبر محرومیت دانشگاه قم از حضور دکتر شاکر و استفاده دانشجویان از یکی از اساتید برجسته رشته علوم قرآن و حدیث.گرچه بنده توفیق شاگردی ایشان در دوران تحصیل و بهره گیری از جلسات تدریس ایشان را نداشتم اما تعریفات بسیاری از مقام علمی ایشان از اساتید بزرگوار دیگر خصوصا جناب دکتر نکونام که نظرشان برایم حجت بود شنیده ام.همچنین ایشان استاد راهنمای پایان نامه چندتن از دوستان نزدیکم بودند و به دلیل هم دوره بودن درجریان دقت نظر،پیگیری های پدرانه و سخت گیری های عالمانه ایشان بوده ام.به همین مناسبت گاهی بهمراه دوستانم در جلسات کوتاه مشاوره با ایشان شرکت کرده ام و شاهد برخورد بزرگوارانه و روحیه اخلاق مدار ایشان نیز بوده ام. اتفاقا ایشان استاد ناظر و داور پایان نامه بنده هم بوده اند و هنوز یادداشت های ایشان در پاورقی پایان نامه ام را  به عنوان مطالبی گرانقدر حفظ کرده ام.
با تشکر فراوان از استاد ارجمند دکتر نکونام که همچنان از ایشان درس اخلاق و تقوا و بزرگ منشی می آموزیم!

زینب شیروانی

کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث


[ دوشنبه 93/11/27 ] [ 10:58 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]

Fateme Miriبه نام آن که جان را فکرت آموخت

با عرض سلام و احترام

دوستان عزیز به نکات مهمی راجع به شخصیت علمی و اخلاقی استادِ بزرگوار، دکتر شاکر اشاره کردند. استادی عالم، صبور و متواضع! که باید در محضرشون به کسب انسانیت پرداخت. تسلیت ویژه به دانشجویان و مسئولین دانشگاه قم!!! که چنین گوهری رو از دست دادند! تبریک ویژه به دانشگاه خوارزمی! به امید روزهایی خوش و سبز برای استاد بزرگوارمان!

""افسوس می‌خورم بر ملتی که هنوز ارزش و ضد ارزش را آن طور که باید نشناخته!

بدا برحال آنان که برای مطامع دنیوی چه حق ها راناحق نموده اند!

بدا بر احوال مسئولین و رؤسای دنیا پرستی که حب میز و مقام کر و کورشان کرده و  چه بسا هدف اصلی تعلیم و تربیت را گم نموده اند!  بدا بر حال آنان که می پندارند لایق بهترین ها هستند و معصوم... در حالی که فقط پنهان نمودن گناه و بی اخلاقی را به خوبی آموخته اند!!!!! 

بدا بر ما که نمی توانیم آنگونه که باید قدردان اساتید با اخلاق این سرزمین باشیم!

به امید آزاد اندیشی در ایرانی آباد.........!""

درود بر استاد ارزشمندی که لایق بهترین ها در زمین و آسمان هاست...


[ دوشنبه 93/11/27 ] [ 10:33 عصر ] [ مدیر ] [ نظرات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: :.

درباره نویسنده


مدیر وبلاگ : مدیر[20]
نویسندگان وبلاگ :
ملیحه قاین ابراهیم آبادی (@)[1]

فیصل جلالی (@)[0]

فاطمه میری (@)[0]


این وبلاگ برای بزرگذاشت مقام علمی و شاگردپروری استاد محمد کاظم شاکر یک وبلاگ گروهی راه اندازی شده است و آنانی که شاگرد ایشان بودند یا با آثار ایشان آشنایند، می توانند، هر خاطره و تجربه و نکته آموزه ای که از تدریس ها و راهنمایی ها و آثار ایشان دریافتند، به منظور سپاسگزاری از زحمات علمی ایشان منتشر کنند. اینجانب در این خصوص چند تقاضا دارم: اولاً، نظرها و پیشنهادهای خود را راجع به این مطلب منعکس فرمایید. ثانیاً، دوستانی که تمایل دارند، عضو این وبلاگ شوند و مطلب خود را در آن انتشار دهند، یادآور شوند. ثالثاً، کسانی که تمایل به عضویت در وبلاگ را ندارند، لااقل در حد یک پاراگراف درباره ایشان مطلبی را بفرستند تا در وبلاگ منتشر شود. ارادتمند دوستان

موضوعات

آرشیو مطالب

شمار بازدیدها


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 6155